false
مقدمه
برخی اوقات برای رسیدن به پیروزی باید پتانسیلهای مختلف را با یکدیگر همراه کرد. با انجام چنین کاری ضعف و ایرادهای طرفین ائتلاف، توسط هم پوشیده میشود و قدرت بیشتری پیدا میکنند.
همهی ما در مورد ائتلاف آقای حجتالاسلام سید ابراهیم رئیسی و آقای مهندس محمد باقر قالیباف اطلاعاتی هرچند کوتاه در اختیار داریم. در زمان اوج انتخابات سال 96 ریاست جمهوری، آقای قالیباف به نفع آقای رئیسی از کاندیداتوری ریاست جمهوری کنار کشید تا مردمی که قصد رأی دادن به وی را داشتند، به آقای رئیسی رأی بدهند و در واقع اصولگرایان یک کاندید داشته باشند. این اتفاق شاید در نگاه اول یک موضوع ساده و رایج در زمان انتخابات به شمار آید اما این یک تصور غلط است. در این مقاله قصد داریم تا بررسی دقیق این ائتلاف بپردازیم و نکات پنهان آن را برایتان بیان کنیم.
ریشهی اختلاف برخی از طرفداران رئیسی و قالیباف
جناب آقای رئیسی بعد از انتخابات 96 ریاست جمهوری که با شکست ایشان همراه بود، در روز 16 آذر یعنی روز دانشجو و در دانشگاه شهید بهشتی تهران به سخنرانی پرداختند و در مورد ائتلافشان با آقای قالیباف گفتند: « آقای قالیباف گفت تا آخرین مناظره میمانم و بعدش به سراغ نظرسنجیها میرویم. اگر رأی من کمتر بود، کنار میروم و این کار را کردند. در واقع به عهدش وفا کرد و من از ایشان متشکرم. ایشان لطف کرد. به کسی نگفتم نیایید که من بیایم.»
سخنرانی آقای رئیسی بیان اظهارات متعددی را میان طرفداران ایشان و آقای قالیباف در پی داشت و به ویژه در فضای مجازی این موضوع به سوژهی داغی تبدیل شده بود. طرفداران قالیباف در وهلهی اول بر این باور بودند که در نظرسنجی دو طرفهی قالیباف با روحانی، رأی قالیباف نسبت به رأی نظرسنجی دو طرفهی رئیسی در رقابت با روحانی بالاتر بوده است. آنها همچنین بر این موضوع هم تأکید داشتند که اگر کنار کشیدن قالیباف به نفع رئیسی، یک اتفاق کاملاً قابل پیشبینی بهشمار میرفت اما وقوع عکس آن میتوانست تأثیر بیشتری داشته باشد زیرا همه آن را تقریباً محال میدانستند. البته برای این سخنشان دلیلی نیز داشتند و آن دلیل این بود که قالیباف جذابیت بیشتری نسبت به رئیسی در بین مردم داشت و این موضوع میتوانست باعث کشیده شدن رأی قشر بیطرف به سمت وی گردد. البته آنها به این موضوع هم اذعان داشتند که با کنار کشیدن قالیباف، قسمتی از رایهای وی به جای آنکه به سبد رئیسی ریخته شود، به سبد روحانی منتقل گردید.
طرفداران رئیسی در پاسخ به طرفداران قالیباف به این موضوع تأکید داشتند که آرای قالیباف به دلیل شکست و بیان برخی مطالب نه چندان جالب توجه در مناظرات، در روزهای نزدیک به انتخابات به شدت افت کرده بود و به همین خاطر باید کنار میکشید. آنها همچنین روند رأیهای رئیسی را به دلیل توجه مثبت اغلب مردم به حرفهای وی، یک روند صعودی میدانستند. جالب است بدانید برخی از طرفداران متعصبتر رئیسی کنار کشیدن قالیباف به نقع رئیسی را یک اقدام غلط برای جبههی اصولگرایان به شمار میآوردند.
با این حال هم طرفداران رئیسی و هم طرفداران قالیباف اکثرشان در بالا بودن رأی اولیهی قالیباف هم عقیده بودند و صرفاً برخی از طرفداران سفت و سخت رئیسی معتقد بودند که آرای قالیباف در روزهای پایانی با کاهش مواجه بوده است.
در هر حال میتوان نتیجه گرفت که آقای محمد باقر قالیباف رأی مردم زیادی را با خود به همراه داشته و اگر در صحنهی انتخابات باقی میماند، فاصلهی زیادی با آرای نفر دوم یعنی آقای رئیسی نمیداشت. یعنی با ماندن آقای قالیباف در صخنهی انتتخابات، قطعاً رأی آقای رئیسی کمتر از 16 میلیون نفر میشد.
البته همانطور که میدانید دو کاندیدای دیگر در حالی که همه احتمال میدادند رأی بسیار کمی نصیبشان شود، اما صحنهی انتخابات را ترک ننمودند. بنابراین باید منصفانه به موضوع نگاه کنیم و نسبت به از خود گذشتگی زیاد آقای قالیباف غافل نشویم. زیرا وی زمانی از انتخابات به نفع آقای رئیسی کنار کشید که دوران اوج تبلیغات کاندیدای ریاست جمهوری بود و حتی به نفع آقای رئیسی تبلیغات زیادی را هم انجام داد. با این وجود در برخی از ستادهای انتخاباتی رئیسی او به عنوان معاول اول در صورت پیروزی در انتخابات هم معرفی نگردید.
تفاوتها و تشابههای آرای رئیسی و قالیباف
عدهی زیادی از طرفداران این دو شخص مهم سیاسی کشور از خودشان یا یکدیگر همچنان نیز این سوال را میپرسند که آیا آرای رئیسی بالاتر میشد یا آرای قالیباف؟ در حالی نکتهی بسیار مهمتری نسبت به پاسخ به این سوال وجود دارد و آن هم موضوع شباهتها و تفاوتهای آرای این دو شخص است. در اینکه رئیسی و قالیباف هر دو انتقادات بسیار زیادی را به دولت اول روحانی وارد میدانستند، هیچ تردیدی نیست؛ اما تفاوتها گاهی اوقات نمود بیشتری دارند. عدهی زیادی از مردم و اصولگرایان معتقد بودند که ایدئولوژی کاندیداتوری رئیسی نسبت به قالیباف بسیار قدرتمندتر است ولی قالیباف طرفداران بیشتری در اقشار مختلف جامعه دارد. منظورمان افرادی هستند که از قشر متوسط جامعه محسوب میشوند. جالب است بدانید که خیلیها بخاطر شعار مشهور 4 درصدی قصد رأی دادن به قالیباف را داشتند. با این وجود قالیباف در بین قشر مذهبی متعصب حزبالله چندان طرفداری نداشت و پیروان این حزب به طور کاملاً داوطلبانه و خودجوش به تبلیغ رئیسی میپرداختند.
چرا ائتلاف رئیسی و قالیباف به پیروزی منجر نشد؟
اصولگرایان برای پیروزی بر روحانی در انتخابات سال 96 علاوه بر ایدئولوژی قوی، به همراهی مردم هم نیاز داشتند. اما عدهی زیادی از مردم تمایل داشتند تا به روحانی رأی دهند. زیرا میترسیدند که برجام از بین برود و یا با روی کار آمدن اصولگرایان از آزادی اجتماعی مردم کاسته شود. برای همراهی کردن مردم، ائتلاف رئیسی و قالیباف به نفع رئیسی کار نسبتاً درستی محسوب میشد که موجب گردید آرای رئیسی تا 16 میلیون هم برسد، در حالی که اگر قرار بود هر دو کاندید در انتخابات باقی بمانند، در بهترین حالت شاید هر کدامشان بین 6 تا 8 میلیون رأی میآوردند. با این وجود اصولگرایان موفق نشدند رأی آحاد جامعه را با خود همراه کنند و شاید دلیل اصلی این موضوع ذهنیت بد و اشتباه برخی از مردم نسبت به این جبههی مهم کشورمان باشد.
اگر این اتفاق در سال 96 رخ نمیداد یعنی آقایان رئیسی و قالیباف به طور همزمان در صحنهی انتخابات حاضر میشدند، در این صورت هیچ تمرکزی برای رأی گفتمانی وجود نمیداشت و وحدت عمومی نیز ایجاد نمیگردید. همه در سال 96 به این موضوع اذعان داشتند که ترکیب قالیباف و رئیسی بهترین کار ممکن برای وحدت رأی اصولگرایان بود. در نتیجه اتفاق اصلی ترکیب و ائتلاف این دو شخص است و مباحث دیگر همچون مسائل تاکتیکی، اختلاف سلیقه و … در گوشه و کنار قرار میگیرند. در این بین موضوع دعوا میان طرفداران این دو نامزد حتی در مباحث فرعی هم جایگاهی ندارد و یک کار کاملاً بیهوده محسوب میشود. زیرا همانطور که بارها اشاره نمودیم ائتلاف این دو بهترین گزینه برای دستیابی به پیروزی بود، اما آنچه مانع از این موضع شد، عدم همراهی بخش عمدهای از مردم با این دو کاندید و طرفداران پرشمار روحانی بود.
اوضاع در انتخابات آتی چگونه خواهد بود؟
اگر اصولگرایان میخواهند در انتخابات ریاست جمهوری آتی یعنی انتخابات 1400 به پیروزی برسند باید در موضوع گفتمان و ایدئولوژی و هم در همراهی کردن مردم بهتر کار کنند که تحقق چنین نیازمند حضور چهرههای محبوب و ترکیب آن برای دستیابی به یک ائتلاف پیروزیبخش است. همانطور که در ابتدا هم بیان نمودیم ترکیب کردن علاوه بر پوشاندن ضعفها، باعث ایجاد وحدت میشود و دستیابی به گزینهی مطلوب را راحتتر میکند.
همانند انتخابات 96 باید افراد با گفتمان قوی برای کاندیداتوری به صحنه بیایند و در نهایت به اجماع برسند. اما طرفداران نامزدها باید کمی سعهی صدر به خرج دهند تا دستیابی به مطلوبترین گزینه آسانتر شود. نباید از این موضوع به سادگی گذشت که اتحاد و وحدت، قدرتمندترین و بهترین راه برای رسیدن به پیروزی است و در اینکه آیندهی سیاسی جریان ارزشی کشور از دروازهی اتحاد عبور خواهد کرد، هیچ تردیدی وجود ندارد.
البته در پایان باید به این موضوع هم اشاره کنیم که غالب مردم رئیسی و قالب را یک ایده و تفکر میدانند در حالی که فقط سیاسیون میتوانند تفاوت میان این دو را درک کنند. اما این موضوع قادر نیست تا خدشهای به اعتبار وحدت و اتحاد در انتخابات خدشهای وارد نماید.
true
true
https://www.rastannews.ir/?p=11574
true
true